استقلال طلبی
قبل از نوجوانی او یاد گرفته در کارها و زندگی خود به والدین تکیه کند چون آنها را قوی و قدرتمند میداند که میتوانند کارهای مهم را به تنهایی انجام دهند، قادر به انجام خیلی از کارها هستند که او قادر نیست و بطور کلی در کودکی فرد والدین خود به همه کار توان احساس میکند و در سایه آنها و با تکیه بر آنها فعالیتهای خود را انجام میدهد. کم کم با ورود به دوره نوجوانی طرز فکر و برداشت نوجوان نسبت به والدین تغییر مییابد.
او دیگر کمتر تمایل دارد فعالیتهایش را در حضور خانواده انجام دهد. بیشتر گرایش به حضور در گروه همسالان دارد و میخواهد استقلال خود را از خانواده هم به خانواده ، هم به خود و هم به همسالانش ثابت کند. بنابراین از هر گونه فعالیتی که او را وابسته به خانواده نشان میدهد دوری میکند. از نظر او خانواده باید روی توانایی و قدرت او حساب کنند و به او اعتماد داشته باشند چرا که او دیگر بزرگتر شده است و میخواهد خودش مسئولیت زندگیاش را به عهده بگیرد. استقلال طلبی زمینه اولیه ورود او به اجتماع را فراهم میسازد و او را برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی آماده میکند. هر چند جهتگیری ناصحیح آن توام با مسائل و مشکلاتی برای او و اطرافیان خواهد بود.
تغییرات جسمی
نوجواني پس از مرحله جنيني، كه از تغييرات سريع و فوق العاده برخوردار است، دومين مرحله تغيير و تحوّلات چشمگير و پرشتاب است. از اين رو، روان شناسان بيشتر تمايل دارند كه در اين مورد به جاي «رشد» واژه «جهش» را به كار گيرند. در سال هاي اوليه بلوغ (سنين 12 تا 13 سالگي) تعادل جسمي نوجوان بر هم مي خورد و تغييرات عميقي در ارگانيزم به وجود مي آيد، شكل و حجم بدن تغيير مي كند و دستخوش دگرگوني مي شود و طرح عمومي بدن نوجوان از حالت كودكي خارج شده، مانند قالب و اندازه بزرگ سالان مي شود.
اعضاي بدن از پايين به بالا رشد مي كند، به گونه اي كه ابتدا پاها بزرگ و دراز مي شوند، سپس رشد بخش هاي مياني بدن و عضلات آغاز مي گردد و به همين ترتيب ساير اعضاي بدن نيز تحوّل مي يابند
هرچند رشد بدن ـ از جمله قد ـ به دلايل ژنتيكی، محیطی، بهداشتي، تغذيه اي، نژادي و حتي اجتماعي ـ فرهنگي در بين كودكان و نوجوانان متفاوت است، ولي به هر صورت، اندازه قد كودكان و نوجوانان اثر مهمي بر چگونگي رفتار هم سالان و بزرگ سالان با آنها دارد. مردم اغلب اين طور فكر مي كنند كه افراد بلندقدتر و عضلاني تر از شايستگي هاي بيشتر و كارايي و قدرت مديريت بالاتري برخوردارند.
كودكان و نوجوانان بلند قدتر و عضلاني تر نيز احساس متفاوتي درباره خودشان دارند. آنان احساس مي كنند كه «تيپ» بهتري دارند و تمايل رهبري ديگران در آنان بيشتر مي شود. والدين نيز به اين نوجوانان به چشم افراد بزرگ سال مي نگرند، در حالي كه فرزندان كوتاه قدتر و ظريف اندام تر خود را ـ حتي اگر از نظر سنّي و بلوغ جنسي در حدّ هم سالان بزرگ اندام تر خود باشند ـ تحت مراقبت بيشتري قرار مي دهند